skip to main
|
skip to sidebar
شبهای یلدا
۱۳۸۸/۱۲/۲۶
روز نو
وقت کم است.خیلی کارها باید بکنم.امسال که ایستاده بودم بی هیچ تغییری .اما حالا باید برم . اول از همه باید عاشق بشوم .باید زیاد ببوسم.باید زیاد در آغوش بکشم . خیلی وقتی نمانده.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)
در باره من
مشاهده نمایه کامل من
وبلاگ قبلی من
شبهای یلدا
بايگانی وبلاگ
مهٔ
(1)
اکتبر
(2)
اکتبر
(1)
سپتامبر
(1)
اوت
(1)
ژوئیهٔ
(1)
مهٔ
(2)
آوریل
(1)
دسامبر
(1)
نوامبر
(1)
اکتبر
(2)
سپتامبر
(1)
اوت
(3)
ژوئیهٔ
(3)
ژوئن
(2)
مهٔ
(1)
آوریل
(3)
مارس
(1)
فوریهٔ
(5)
ژانویهٔ
(6)
دسامبر
(2)
نوامبر
(3)
اکتبر
(3)
سپتامبر
(1)
اوت
(1)
ژوئن
(1)
مهٔ
(2)
آوریل
(7)
مارس
(1)
فوریهٔ
(1)
ژانویهٔ
(6)
اکتبر
(1)
اوت
(1)
ژوئیهٔ
(2)
آوریل
(2)
دسامبر
(1)
اکتبر
(3)
من میخوانمشان
کهکشان
عامه پسند
نقل و نبات
مینیمال ها و طرح ها
منیرو روانی پور
سهم من این است
بابونه
spotlight
یادداشت های یک دختر ترشیده
بر باغ ما ببار