بچه که بودم بزرگترین لذت خوردن پفک ,خوردن خرده های تهش بود که لای پرس پلاستیکی پوستش گیر میکرد.آنوقت باید با حتیاط وارونه اش میکردی و مراقب میبودی که پاره نشود تا هیچیش را از دست ندهی .
وحالا
وحالا
چه لذت بخش, که با روح آدمها همین کار را بکنی.وارونه شان کنی ....رسیدن به خرد ه ها. !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر